محدثه جونمحدثه جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

محدثه؛فرشته کوچولوی ما

یه جمعه ی خیلی خوب در امام زاده صالح

دختر گلم محدثه جونی جمعه 22 آبان منو شما و بابایی یهویی تصمیم گرفتیم که بریم امامزاده صالح یه زیارتی کنیم و یه دیزی بخوریم چون شما دختر گلم خیلی دیزی دوست داری.اما از شانس ما اون رستوران نزدیک حرم که همیشه جمعه ها دیزی جزء منو غذاییش بود ولی اون روزی که ما رفتیم گفت که امروز نداریم دیگه هیچی ما هم کباب و انتخاب کردیم که شما هم اونو خیلی دوست داری.بعد از خوردن ناهار به زیارت رفتیم که شما خیلی دوست داشتی با من هم نماز خوندی و هم دعا عزیزم بعدش هم یه سری به بازارش زدیم که خیلی با حال بود و کلی کیف کردی. بقیه عکسا و بقیه ماجرا در ادامه مطلب... اینجا فهمیدی که دیزی نداره گفتی منو رو بده یه چیز دیگه انتخاب کنم ...
27 آبان 1394

سفر نامه مشهد7

دختر عزیزم محدثه جونم تقریبا نزدیک یک ماه نمیشه که ما از مشهد آمدیم ولی کرامت امام رضا همینه که دوباره ما رو دعوت کرد به حرم بهشتش . وااای مامانی عجب مشهدی شد. اینسری سه تایی رفتیم و از روز تاسوعا که جمعه بود رفتیم و تا هفته ی بعد سه شنبه موندیم خیلی خوب بود و شما خیلی دوست داشتی و مخصوصا که وسیله ی سفرمون هواپیما بود و برای اولین بار بود که شما میخواستی سوار شی. بقیه شرح ماجرای سفر با عکس توضیح میدم. السلام علیک یا علی ین موسی الرضا بفرمایید ادامه مطلب... اول که وارد فرودگاه شدیم و ماشینو پارک کردیم همش میگفتی چرا ماشین و اینجا گذاشتیم چون اولین بار بود که میخواستی سوار هواپیما بشی میترسیدی ما تا لحظه ی...
12 آبان 1394

محرم و عزای امام حسین94

دختر گلم محدثه جونی امسال هم ماه محرم از راه رسید و شما دخترک نازم که امسال سه ساله بودی عزادار کوچولوی امام حسین و دختر سه سالش بودی و ما بیشتر روضه سه ساله ابا عبدلله و درک کردیم. امسال هم همانند سالهای گذشته به امامزاده علی اکبر چیذر هیئت حاج محمود کریمی رفتیم. عزیزم ایشالله سه ساله امام حسین همیشه پشت و پناهت باشه. ...
12 آبان 1394
1